"زندگی کردن" و دیگر هیچ...

ساخت وبلاگ

صحبت از سینمای معنا گرا و پند دهنده که به میان می آید اسم "آکیرا کروساوا" همیشه در صدر لیست قرار دارد،"کروساوا" تمامی تمرکز و تلاش  خود را در تمام طول دوران فیلمسازی اش روی پرداختن به چالش های انسان در زندگی و بدوش کشیدن بار سنگین زندگی گذاشته است،خطی که با درخششی چشم نواز در طول تمامی آثار او به وضوح دیده می شود.

"زندگی کردن-To Live 1952" که فیلمبازان ایرانی آنرا با نام اصلی آن (Ikiru) میشناسد یکی از چندین آثار درخشان "کروساوا" و بلکه کل تاریخ سینماست

داستانی همه گیر و آشنا از زندگی بیهوده و ماشین وار انسان و احساس بیهودگی و جست و جو برای زمان از دست رفته درست وقتی که خیلی دیر شده،تراژدی اپیدمیکی که زندگی قشر بزرگی از انسان ها را در بر میگیرد بدون این که آنها حتی در انتها متوجه آن شوند،اما قهرمان داستان این فیلم قرار نیست که تن به این تراژدی ملال آور بدهد،"واتانابه" پس از 30 سال خدمت پشت یک میز و سپری کردن زمان با ارزشش در یک زندگی روتین و بی هدف ، متوجه می شود که به شدت بیمار است و فرصتی کم برای زندگی خواهد داشت و این درست زمانی است که ترس از مرگ، به او رو می آورد.

این درست زمانی است که او تصمیم به ایجاد تغییر میگیرد،اما کسی که از ابتدا زندگی نکرده،درست نزدیک به انتها "زندگی کردن" را درک می کند؟ پرسش بزرگی که "واتانابه" برای پاسخ دادن به آن پس از قبول سرنوشتش دست به عمل میزند و در این مسیر روش های بی ارزش اما پر رنگ و لعابی را که خیلی ها "زندگی کردن" می دانند امتحان می کند،اما هیچ کدام از آن ها قدرت خاموش کردن این عطش سوزان "واتانابه" برای احساس زنده بودن را ندارد!

"کروساوا" با وجود دست گذاشتن روی فلسفه ای پیچیده از تراژدی زندگی توانسته فیلمنامه ای بسیار ساده و قابل فهم را خلق کند و فیلمی زیبا را از دل آن بیرون بکشد. نیازی به پرداختن به تکنیک های سینمایی این فیلم نیست،اما باید از بازی خارق العاده "تاکاشی شیمورا" در نقش "واتانابه" صحبت کرد،نمایش چهره بی روح و سرد "واتانابه" و درخشش های کوتاهی از شوق و اشتیاق در چهره ای خسته، بسیار زیبا توسط او انجام گرفته به گونه ای که همدلی بیننده را خیلی سریع به وجود می آورد.

در انتها "زندگی کردن" پیدا کردن هدفی با ارزش برای زندگی و مسیر فرار انسان از زندانی تاریک و سرد را به نمایش می گذارد،زندانی که در آن انسان تنها یک موجود بی ارزش است و زندگی مشابه به نباتات دارد،در حالی که انسان قدرت ایجاد تغییراتی بزرگ ابتدا در زندگی خود و سپس در زندگی اطرافیان خود را دارد،انسان در زندگی خود با علم و تاریخ از زندان های نظام های اجتماعی می گریزد اما تنها با عشق است که می تواند از سخت ترین زندان یعنی زندان درونی بگریزد،انسان به این دنیا آمده تا تغییری ایجاد کند و اگر هر انسان هنگام ترک این زندان تغییری حتی کوچک نیز ایجاد کرده باشد آن هنگام است که می تواند همانند "واتانابه" زندگی کردن را بیاموزد.

نویسنده : سهند نژاد حسینی

اختصاصی فیلمبازان



فیلم خوره...
ما را در سایت فیلم خوره دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 4filmbazzanb بازدید : 364 تاريخ : سه شنبه 26 بهمن 1395 ساعت: 2:53